اصل کارما

بسیار دیده‌اید افرادی را که اصل کارمارا اصل مهم زندگی قرارداده‌اند و یا می‌گویند به کارما بسیار اعتقاد دارند. کارما به معنی کار، عمل و رفتار است و همچنین از جنبه معنوی، اصل علت و معلولی را اطلاق می‌کند. این اصل بیان می‌کند که اتفاقاتی که برای یک فرد می‌افتد، نتیجه عمل و رفتار و نیت بد کارمای منفی را برای شما رقم می‌زند. فلسفه کارما در ابتدا از ایده‌ی تولد دوباره در آیین هندی گرفته شده‌است اما در حال حاضر به اثر کارما در زندگی حال حاضر فرد توجه می‌شود. قانون کارما به دین خاص یا فرآیند الهی خاص مربوط نمی‌شود. تئوری کارما در میان تمامی مذهب‌ها 3 موضوع مشترک دارد.

1- علیت:

بحث علیت در کارما بیان می‌کند که عمل هر فرد بر خود آن فرد و زندگی او اثر می‌گذارد و همچنین نیت هر فرد نیز بر خود فرد و زندگی او تاثیرگذار است. 

این اصل در کارما بیان می‌کند که اعمال غیرعمد، اثر کارمایی ندارند. یعنی اگر فردی کار بدی انجام دهد ولی قصد بدی نداشته‌باشد و ناخواسته به به آن عمل اقدام کرده‌باشد، قانون کارما بر او اثری ندارد. جنبه‌ی دیگر علیت در کارما این است که رفتارهای مشابه، اثر کارمای مشابهی دارند.

در کارما فوریت ضررورتی ندارد و اثر عمل فرد می‌تواند در آینده یا در زندگی دیگری نصیب او شود. اثر کارما در موضوع علیت به دو صورت تعریف می‌شود:

  • phala: فالا اثر قابل رویت یا نامرئی است که به صورت فوری و یا در طول زندگی فرد نمایان می‌شود.
  • samskara: سامکارا اثری نامرئی است که درون فرد اتفاق می‌افتد و با توجه به نوع عمل، احساس رضایت و خوشبختی و یا احساس نارضایتی را در فرد به وجود می‌آورد.

​اثر کارما در بحث علیت معمولا در نوع دوم تعریف می‌شود.

2-اخلاق‌سازی:

موضوع اخلاق در کارما بیان می‌دارد که هر عملی نتیجه‌ای را کسب می‌کند که می‌تواند در این زندگی و یا در زندگی آینده حاصل شود. بنابراین اعمال خوب اخلاقی عواقب مثبتی خواهد داشت در حالی که اعمال منفی نتایج بدی به دنبال دارند. در این فرضیه، وضعیت فعلی هر فرد با مراجعه به اقدامات زندگی گذشته فرد توجیه می‌شود. کارما پاداش و مجازات نیست بلکه قانونی است که وجود نتیجه را ثابت می‌کند. کارمای خوب، دارما نامیده می‌شود و عامل شایستگی است و کارمای بد، آدما نامیده‌ می‌شود و عامل گناه است.

3-تولد دوباره (تناسخ):

در کارما، تناسخ یا تجدید حیات یک امر غیرضروری تلقی می‌شود. در واقع کارما به عنوان یک واقعیت در نظر گرفته‌می‌شود در حالی که تناسخ یک فرضیه  است. فرضیه تناسخ بیان می‌دارد که روح هر موجود زنده‌ای در چرخه‌ی تولد قراردارد و باتوجه به کارمای جذب‌شده در یک زندگی، به اشکال و یا در قلمروهای متفاوتی تولد دوباره می‌یابد، مگر موجوداتی که به موکسا می‌رسند. موکسا به معنای رهایی از چرخه‌ی تولد و ورود به عرصه‌ی خدایان است و درواقع به معنی خودآگاهی کامل است.

کارما در حال حاضر بسیار سادهتر تعریف می‌شود و به عنوان آنچه در اطراف شما اتفاق می‌افتد خلاصه می‌شود. به این معنا که هرچیزی در اطراف شما تافاق می‌افتد و یا هر چیزی که احساس می‌کنید، نتیجه یک اثر کارمایی است و به اعمال گذشته شما مربوط می‌شود.

منبع:آلترااستور